طلبه شهید «حسین خرمیان» چهاردهم شهریور ۱۳۴۹ مصادف با چهارم شعبان و سالروز ولادت قمر بنی‌هاشم ابوالفضل‌العباس (ع) در سمنان به دنیا آمد. دوستانش می‌گویند: صدای آرام و دلنشین قرآن خواندنش هرگز از یادها نخواهد رفت. وی بیست و یکم بهمن در عملیات والفجر هشت به شهادت رسید. نوید شاهد سمنان به مناسبت سالروز بزرگداشت شهدای روحانی، زندگی این شهید گرانقدر را برای علاقه‌مندان منتشر می‌کند.

طلبه شهیدی که صدای آرام و دلنشین قرآن خواندنش هرگز از یادها نخواهد رفت 

به گزارش نوید شاهد سمنان؛ شهید حسین خرمیان نخستین فرزند حسن و بهجت، چهاردهم شهریور ۱۳۴۹ مصادف با چهارم شعبان و سالروز ولادت قمر بنی‌هاشم ابوالفضل‌العباس (ع)، پیش از اذان صبح در سمنان به دنیا آمد. پدر و مادر در تربیت او حساس بودند. از همان طفولیت، او را مجالس روضه و نماز می‌بردند. با رسیدن به سن هفت سالگی او را به مدرسه فرستادند. تا اول دبیرستان درس خواند.

صدای آرام و دلنشین قرآن خواندش هرگز از یادها نخواهد رفت 

از دوران راهنمایی به بعد در کنار درس خواندن و عضویت در انجمن اسلامی، عضو جهاد دانش‌آموزی و بسیج دانش‌آموزی بود. در مدرسه کارهای تبلیغی و ارشادی می‌کرد. یکی از افراد خوش صوت در مدرسه بود و  که در مراسم صبحگاهی، قرآن و دعا می‌خواند. دوستانش می‌گویند: «صدای آرام و دلنشین قرآن خواندنش هرگز از یادها نخواهد رفت.»

محمد صفائیان دوست حسین نقل می‌کند: «وارد مسجد شدم. دیدم از توی پایگاه بسیج صدای قرآن خواندن می‌آید. آن وقتِ روز سابقه نداشت. آهسته آهسته رفتم پشت در. دیدم چند جفت کفش بچگانه پشت در است. وقتی خوب توجه کردم دیدم حسین مشغول آموزش قرآن به بچه‌ها است. در زدم و وارد شدم. به احترام من ایستاد.

خواست در جمع آنها بنشینم و تلاوتی داشته باشم. وقتی آن جمعِ با صفا را دیدم، حیفم آمد که استفاده نکنم. آخر جلسه عذرخواهی کرد و گفت: «بخاطر این که دوستان خسته نشن صندلی‌های مسجد رو آوردیم اینجا. نمی‌خواستم بدون اجازه باشه، ولی کسی توی مسجد نبود که اجازه بگیرم. گفتم: «صندلی مسجد برای همین کارهاست. تو هم که داری به بچه‌ها قرآن یاد می‌دی. عیبی نداره.»

ارتباط با حسین فاطمه

همزمان با تحصیل در دوره راهنمایی، درس حوزوی را هم شروع کرد و سه سال خواند. قامت رشید و جمال زیبایی داشت. به عضویت بسیج پایگاه نواب صفوی محل درآمد.

اسماعیل محقق دوست حسین می‌گوید: «شب‌هایی که زیارت عاشورا و دعای توسل در مسجد خوانده می‌شد، او حضور داشت. گاهی جمعیت بعد از نماز می‌رفتند و فقط چند نفر بیشتر نمی‌ماندند. شبی هم دو نفری نشستیم و زیارت عاشورا خواندیم، ناله‌اش بلند بود. وقتی که از مسجد خارج شدیم آهی کشید و گفت: «خدایا! ممنونت هستم که توفیق دعا رو به ما دادی تا با حسین فاطمه ارتباط برقرار کنیم.»

والفجر هشت، میعادگاهش با خداوند بود

سه مرحله به مدت پنج ماه و سیزده روز توفیق حضور در جبهه را پیدا کرد. بار اول در آبان ۱۳۶۲ و بار دوم در دی‌ ۱۳۶۳ در لشکر هفده علی‌بن ابیطالب و بار سوم در آذر ۱۳۶۴ در تیپ بیست و یک امام رضا (ع) در گردان موسی‌بن جعفر حضور داشت. روز بیست و یکم بهمن در عملیات والفجر هشت، در منطقه عمومی شلمچه، جزیره ام‌الرصاص بعد از نماز ظهر به شهادت رسید. پس از تشییع در شهر سمنان با دیگر شهیدان همسنگرش در گلزار شهدا و در جوار امامزاده یحیی (ع) دفن شد.

 

انتهای پیام/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده